هر یک از پیروان بابک خرّمی رهبر ایرانی خرم دینان که قیام آنان علیه خلفای عباسی را رهبری کرد، کنایه از کسی که به محرّمات دینی بی اعتقاد یا بی توجه باشد، اباحتی
هر یک از پیروان بابک خرّمی رهبر ایرانی خرم دینان که قیام آنان علیه خلفای عباسی را رهبری کرد، کنایه از کسی که به محرّمات دینی بی اعتقاد یا بی توجه باشد، اِباحتی
نام عقیدتی بوده است که بابک بر آن بوده. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بابک خرم دین شود: بعد از آن حوشب دعوی نبوت کرد. چنان نمود که شریعت عقوبت است و راه خرم دینی آشکار کرد. (کتاب النقض ص 329)
نام عقیدتی بوده است که بابک بر آن بوده. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بابک خرم دین شود: بعد از آن حوشب دعوی نبوت کرد. چنان نمود که شریعت عقوبت است و راه خرم دینی آشکار کرد. (کتاب النقض ص 329)
روز قیامت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، روز شمار، طامة الکبریٰ، یوم السبع، قارعه، یوم الحشر، یوم الحساب، روز درنگ، روز بازخوٰاست، نشور، فرجام گاه، رستاخیز، یوم النشور، روز جزا، یوم التّناد، یوم التلاقی، روز امید و بیم، روز پسین، رستخیز، روز رستاخیز، یوم الجمع، روز وانفسا، روز بازپرس، ستخیز، یوم القرار، یوم الدین
روزِ قیامَت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، روزِ شُمار، طامة الکُبریٰ، یومُ السَبع، قارِعَه، یومُ الحَشر، یومُ الحِساب، روزِ دِرَنگ، روزِ بازخوٰاست، نُشور، فَرجام گاه، رَستاخیز، یومُ النُشور، روزِ جَزا، یومُ التَّناد، یومُ التَلاقی، روزِ اُمید و بیم، روزِ پَسین، رَستَخیز، روزِ رَستاخیز، یومُ الجَمع، روزِ وانَفسا، روزِ بازپُرس، سَتخیز، یومُ القَرار، یومُ الدین
دهی است از دهستان بالاسرخ بخش کدکن، سر راه مالرو عمومی کدکن برباطسنگ. این ده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و محصول باغی. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. راه آن مالرو است. کلاته علی اکبر و سراج جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بالاسرخ بخش کدکن، سر راه مالرو عمومی کدکن برباطسنگ. این ده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و محصول باغی. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. راه آن مالرو است. کلاته علی اکبر و سراج جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
کنایه از دشمن قوی. (آنندراج). آنکه کینه اش قوی بود: سردنفس بود سگ گرم کین روبه از آن دوخت مگر پوستین. نظامی. شکایت کرد پیش هم نشینان که بد باشد جفای گرم کینان. امیرخسرو (از آنندراج)
کنایه از دشمن قوی. (آنندراج). آنکه کینه اش قوی بود: سردنفس بود سگ گرم کین روبه از آن دوخت مگر پوستین. نظامی. شکایت کرد پیش هم نشینان که بد باشد جفای گرم کینان. امیرخسرو (از آنندراج)
ظرفی که درمها در آن نگه دارند. (آنندراج). صندوق پول. کیسۀ پول. (ناظم الاطباء) : قلمدانش از بس درم دان شده غلافش به دستور همیان شده. ملا طغرا (از آنندراج)
ظرفی که درمها در آن نگه دارند. (آنندراج). صندوق پول. کیسۀ پول. (ناظم الاطباء) : قلمدانش از بس درم دان شده غلافش به دستور همیان شده. ملا طغرا (از آنندراج)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 16 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 3 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به ازنا. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀآن 287 تن. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، تریاک، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد، و تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 16 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 3 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به ازنا. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀآن 287 تن. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، تریاک، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد، و تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 7هزاروپانصدگزی شمال قره آغاج و 23هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. این ناحیه کوهستانی با آب وهوای معتدل است. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات و نخود و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 7هزاروپانصدگزی شمال قره آغاج و 23هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. این ناحیه کوهستانی با آب وهوای معتدل است. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات و نخود و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام قریه ای است از محال ّ ابهررود زنجان. (ناظم الاطباء). قریه ای است در راه تبریز که کاروان در آن نزول کند. (انجمن آرای ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: قصبه ای است جزو دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 6هزارگزی شمال باختری ابهر سر راه شوسۀ زنجان به قزوین. جلگه و سردسیر است. آب آن از قنات و رود خانه ابهررود. محصولات آنجا غلات، کشمش، انگور، میوه، گردو، یونجه و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گلیم و جاجیم بافی. ایستگاه راه آهن در 5هزارگزی شمال این قصبه است. دارای پست خانه، تلفن و تلگراف و شعبه خرید غله و پاسگاه ژاندارمری و پمپ بنزین و از سال 1324 هجری شمسی کار خانه کبریت سازی اقتصاد در خرم دره دایر شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
نام قریه ای است از مَحال ّ ابهررود زنجان. (ناظم الاطباء). قریه ای است در راه تبریز که کاروان در آن نزول کند. (انجمن آرای ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: قصبه ای است جزو دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 6هزارگزی شمال باختری ابهر سر راه شوسۀ زنجان به قزوین. جلگه و سردسیر است. آب آن از قنات و رود خانه ابهررود. محصولات آنجا غلات، کشمش، انگور، میوه، گردو، یونجه و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گلیم و جاجیم بافی. ایستگاه راه آهن در 5هزارگزی شمال این قصبه است. دارای پست خانه، تلفن و تلگراف و شعبه خرید غله و پاسگاه ژاندارمری و پمپ بنزین و از سال 1324 هجری شمسی کار خانه کبریت سازی اقتصاد در خرم دره دایر شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کاشان، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری کاشان و 2هزارگزی باختر شوسۀ کاشان به نطنز. این ناحیه دامنه و معتدل است. آب آن از دو رشته قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و پیاز و میوه. شغل اهالی زراعت است و برخی برای تأمین معاش به طهران برای کارگری می روند. صنایع دستی زنان قالی بافی است و راه فرعی بشوسه دارد. مزرعۀ گز با 50 نفر سکنه جزء این آبادیست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کاشان، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری کاشان و 2هزارگزی باختر شوسۀ کاشان به نطنز. این ناحیه دامنه و معتدل است. آب آن از دو رشته قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و پیاز و میوه. شغل اهالی زراعت است و برخی برای تأمین معاش به طهران برای کارگری می روند. صنایع دستی زنان قالی بافی است و راه فرعی بشوسه دارد. مزرعۀ گز با 50 نفر سکنه جزء این آبادیست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دلشادی. مشعوفی. خوشدلی: ندانستند جز شادی شماری نه جز خرم دلی دیدند کاری. نظامی. زمین بوسه دادند بر شکر شاه بخرم دلی برگرفتند راه. نظامی. بخرم دلی زآن طرف بازگشت سوی بزمگاه آمد ازکوه و دشت. نظامی. بفرخ رکابی و خرم دلی برون راند از آن شاه یک منزلی. نظامی
دلشادی. مشعوفی. خوشدلی: ندانستند جز شادی شماری نه جز خرم دلی دیدند کاری. نظامی. زمین بوسه دادند بر شکر شاه بخرم دلی برگرفتند راه. نظامی. بخرم دلی زآن طرف بازگشت سوی بزمگاه آمد ازکوه و دشت. نظامی. بفرخ رکابی و خرم دلی برون راند از آن شاه یک منزلی. نظامی
شاد شدن. خوش شدن: مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا. ناصرخسرو. مبادا که فردا بخون منش بگیرند و خرم شود دشمنش. سعدی (بوستان). هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟ سعدی
شاد شدن. خوش شدن: مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا. ناصرخسرو. مبادا که فردا بخون منش بگیرند و خرم شود دشمنش. سعدی (بوستان). هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟ سعدی
نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است. حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است. (از نزهه القلوب چ دبیرسیاقی ص 118) نام دیهی است از دیهای بخارا. این نام عجمی است
نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است. حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است. (از نزهه القلوب چ دبیرسیاقی ص 118) نام دیهی است از دیهای بخارا. این نام عجمی است